پارت بیست :

سرمو انداختم پایین و چشمامو محکم بستم و گفتم :

_ چون من واقعیتو بهت نگفتم، من دو دقیقه هم نمیتونم رو تصمیمم بمونم و حوصله ام سر رفته.

بدون اینکه تو حالتش تغییری ایجاد بشه چند ثانیه ای همونطور نگاهم کرد و گفت :

_ همین؟ برای گفتن ا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.